ابزار تلگرام

تیک ابزارابزار تلگرام برای وبلاگ

اشعار ولادت پیامبر اکرم (ص) - مهدی نظری - تیشه های اشک - پایگاه اشعار مذهبی ، اشعار مداحی، اشعار آئینی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قالب وبلاگ

codebazan

تیشه های اشک - پایگاه اشعار مذهبی ، اشعار مداحی، اشعار آئینی

درباره ما


پایگاه تخصصی اشعار آئینی و مذهبی

نویسندگان

آمار بازدید وبلاگ

بازدید امروز :18
بازدید دیروز :81
کل بازدید ها :6144647

در محضر قرآن

سوره قرآن

در محضر شهداء

وصیت شهدا

مهدویت

مهدویت امام زمان (عج)

مطالب اخیر

لینک دوستان

آرشیو مطالب

عاشورا

دانشنامه عاشورا

احادیث موضوعی

حدیث موضوعی
تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی

ای مفتخر خدای ز خلق جمال تو
دیده خدا کمال خودش در کمال تو

تو لایق صفات خدایی بدون شک
از این صفات هر چه که داری حلال تو

تو اشرف تمامی خلق دو عالمی
ای بهترین خلیفه حق خوش به حال تو

آن قدر شأن و مرتبه ات افضل است که
زهرا، علی، حسن وَ حسین اند آل تو

حالا که مهر و عشق تو گشته ست مال من
جان و دل و تمامی هستیم مال تو

ما بعد خانواده تو اهل دل شدیم
با "اسهد" اذان فصیح بلال تو

این سان طواف سنگ حجر می شود قبول
وقتی طواف می کند او دور خال تو

باغ جنان اگر چه چنین سبز و خرم است
شادابی و نشاط گرفت از قبال تو

من مرغ روی گنبد خضرایی توام
من بنده بزرگی و آقایی توام


از جلوه ی رخت جلوات آفریده شد
از بذل و بخشش ات برکات آفریده شد

لعل لب تو مثل شکر بود یا رسول
با خنده ی تو شاخه نبات آفریده شد

نام تو را نوشت خدا توی دفترش
نامت دلیل شد صلوات آفریده شد

وقتی دمیده شد دم تو مرده زنده شد
این گونه بود آب حیات آفریده شد

تو مقتدا شدی و پس از اقتدا به تو
ذکر و دعا و صوم و صلاة آفریده شد

دنیا اسیر ظلمت و جهل و عناد بود
تو آمدی و راه نجات آفریده شد

از خلق و خوی تو که نشان از خدای داشت
زیباترین کمال و صفات آفریده شد

ایمن شد از عذاب جهنم مرید تو
از برکت تو برگ برات آفریده شد

لطف تو بود محضر قرآن نشسته ایم
ما هم کنار بوذر و سلمان نشسته ایم


تو آفریده گشتی و انسان درست شد
حور و پری فرشته و غلمان درست شد

عرش خدا ز نور رخت خلق گشت و بعد
با قطره های اشک تو باران درست شد

یا حضرت رسول! خدا عاشق تو بود
چون که به عشق روی تو قرآن درست شد

تو از خدایی و همه ی ما ز خاک تو
چون از گِل شما گِل سلمان درست شد

با اخم تو جهنم و آتش، عذاب و قهر
با یک دم تو جنّت و رضوان درست شد

چون نور حیدر از تو و نور تو از خداست
با حب مرتضاست که ایمان درست شد

یک عده دور سفره حیدر نشسته و
این گونه شد که سفره احسان درست شد

ما عاشق توایم که مجنون حیدریم
این عشق را به جان تو مدیون مادریم

هر آن چه خلق کرده خدا نوکر تواند
نوح و خلیل و خضر گدای در تواند

خلق خدا که عبد و مسلمان تو شدند
مدیون بخشش و کرم همسر تواند

آدم به بعد هر که به پیغمبری رسید
فردای حشر پشت سر حیدر تواند

حتی شفیع ها همگی روز رستخیز
چشم انتظار آمدن دختر تواند

آن جا برای این که شفاعت شوند همه
مدیون دست ساقی آب آور تواند

صدها هزار حوری و غلمان نشسته اند
مبهوت و مات روی علی اکبر تواند

نام رقیه تو گره باز می کند
عالم همه گدای علی اصغر تواند

علامه ها مراجع تقلید از ازل
شاگردهای مدرسه جعفر تواند

شکر خدا که این دل ما حیدری شده
شکر خدا که مذهب ما جعفری شده
***مهدی نظری***


نویسنده حبیب در سه شنبه 91/11/10 | نظر
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبگاه محفوظ و متعلق به مدیر آن می باشد...
<